دلتنگیهای خانواده شهید زمانی نیه | لطفا بر سردر کوچهمان تابلو مادرشهید گمنام نصب کنید
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۲۷۴۸۰
همشهری آنلاین-مریم اژئر: بار سفرش را بسته و فقط منتظر حلالیت گرفتن از اهل خانه بود. همه با هم به ایستگاه راهآهن رفتند. مادر و پدر روی او را بوسیدند و دعای خیرشان را بدرقه راهش کردند. خلیل پس از خداحافظی به سرعت وارد قطار شد بدون اینکه پشت سرش را نگاه کند. غم عجیبی وجود مادر را فراگرفت و با خود گفت: چرا فرزندم اینقدر برای رفتن بیتابی میکند؟! در این حین بود که دوباره خلیل جلو چشمان مادر ظاهر شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
از اهالی محل وصف این خانواده را میشنویم. خانواده زمانی نیه ۴ شهید تقدیم انقلاب کردهاند. یکی از این شهیدان فرزند این خانواده و ۳ شهید دیگر هم اهل فامیل هستند. به سر در هر کوچه و بنبست که میرسیدیم مزین به نام یک شهید بود. وارد بنبست شهید وزیری شدیم. پلاک چهارم زنگ طبقه اول را به صدا درآوردیم. زینت زمانی نیه منتظرمان بود. اما با دیدنمان نمیتوانست از جا بلند شود. اگرچه سختی روزگار او را از پا در آورده بود اما همچنان بر سر عقایدش استوار بود.
فقط میگفت چشم
با او هم کلام شدیم تا سفره دل بگشاید و بگوید آنچهرا که تاکنون برای هیچکس جز اهل خانه نگفته است. کلامش را اینگونه آغاز میکند: «تنها سخنی که از خلیل میشنیدم جان مادر چشم بود. میخواهد بگوید اطاعت و فرمانپذیری خلیل از پدر و مادرش به گونهای بود که هیچگاه در زمان حیاتش از زبان او جز کلمه چشم چیزی نشنیدم.»
ابراهیم زمانی نیه، برادر شهید رشته کلام مادر را در دست میگیرد و میگوید: «پس از اعزام خلیل به جبهه همه چیز حال و هوای دیگر به خود گرفت. خانهمان خالی از فرزند ذکور شد، چون همزمان هر ۳ برادر در جبههها بودیم. ۲ برادر در یک لشگر آن هم ۲۱ حمزه با گردانهای مختلف و من که در لشگری دیگر خدمترسانی میکردم. با آنکه در آن دوران قانون حکم میکرد که اگر یکی از فرزندان ذکور در جبههها باشد دیگری میتواند به خدمت نرود، اما خلیل بیتوجه به این موضوع به جبهه رفت. او میگفت: من همسر و فرزندی ندارم که دست و پایمبند شود. من برای اسلام میروم، همانگونه که دیگر هموطنانم با چشمپوشی از اهل خانه خود به جبههها رفتند. او رفت و ۷ روز بعد خبر شهادتش آمد.»
خوبیهای خلیل زبانزد اهل محل و خانه است. ابراهیم برادرش میگوید: «در دوران آموزشی خلیل که مصادف با عید نوروز شده بود ما فقط یک بار توانستیم او را در جمع اهل خانه ببینیم. چون او دوستان خود را که از شهرستان آمده بودند به مرخصی میفرستاد و خودش بهعنوان جایگزین در پادگان میماند.»
مادر در تکمیل صحبتهای فرزندش ایثار و گذشت خلیل را اینگونه بازگو میکند: «در آن دوران هنگام قرعهکشی برای اعزام، اگر سربازی برای خدمت در نیروی زمینی انتخاب میشد، امکان جابهجایی برایش وجود نداشت. زمان قرعهکشی اعزام خلیل با پسر برادرم یکی شد. او سرباز نیروی زمینی شد و خلیل سرباز نیروی هوایی. خلیل به وضع جسمانی پسرداییاش که نگاه کرد جای خود را به او داد و خودش وارد نیروی زمینی شد.»
به گفته اهل خانه خلیل یار و یاور پدر بود. آنگونه با پدر مهربانی میکرد که پس از شهادتش دیگر کسی نتوانست جایگزینش شود. او هنگام صبحانه و ناهار پدر را به خانه میفرستاد تا اهل خانه دور سفره غذا جمع شوند. خودش مراقب کسب و کار پدر میشد. اکنون که پدر در جمع اهل خانه نیست٬ مرور خاطراتش آن هم پس از شهادت خلیل برای اهل خانه سخت است. در آن دوران پدر با سه چرخه خود برای اهل خانه روزی حلال در میآورد و خلیل عصای دست پدر بود.
از مادر شهید نحوه رسیدگیهای مسئولان را جویا میشویم. پاسخش در حد یک سر تکان دادن است. همه اهل خانه به در و دیوار نگاه میاندازند. شاید با زبان بیزبانی میگویند اگر از دیوار این خانه صدا شنیدید از ما هم صدایی برای گلایه میشنوید. سکوت اهل خانه با گفتن کلامی از سوی برادر شهید درهم شکسته میشود. تاکنون هیچ مقام مسئولی در این خانه را نزده تا حالی از ما بپرسد. مادر ادامه میدهد: «هنوز راه بنیاد شهید را بلد نیستم.» یکی از نوهها هم میگوید: «وضع جسمانی مادربزرگم را شما میبینید اما دریغ از یک رسیدگی و نگاه از سوی مسئولان.» برادر شهید میگوید میخواهم بر سر در کوچهمان تابلو مادر شهید گمنام نصب کنم. بغض گلو امان همه را میبرد.
برادر شهید میگوید شما به واحد شهدا و ایثارگران شهرداری منطقه مراجعه کنید اگر اسمی از او در لیست دیدید. ۲ پسردایی من شهید شده اند٬برادر من شهید شده است. ما توقع حمایت مالی نداریم اما حمایت معنوی هم از ما دریغ میشود. ما هم دلمان میخواهد مانند دیگر خانواده شهدا شهردار منطقه یا دیگر مسئولان قدم رنجه کنند و به خانه ما بیایند.
بیوگرافی شهید
نام: خلیل
نام خانوادگی: زمانی نیه
نام پدر: حسین
تاریخ شهادت: ۲۰/۲/۶۱
محل شهادت:
عملیات تک مقدماتی
فتح خرمشهر
_________________________________________________________
* منتشر شده در همشهری محله منطقه ۱۰ به تاریخ ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
کد خبر 767541 برچسبها دفاع مقدسمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: دفاع مقدس برادر شهید اهل خانه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۲۷۴۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پسر پرخاشگر مادر را کشت و جسدش را سوزاند
آفتابنیوز :
ساعت ۲ بامداد امروز یکشنبه پانزدهم اردیبهشت ماه، کشف جسد مرد جوانی در خانهای در شهرک دانشگاه به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ گزارش داده شد.
با اعلام این خبر، ماموران کلانتری ۱۵۴ وردآورد، تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی و قاضی محمدمهدی براعه بازپرس ویژه قتل شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران، راهی محل حادثه شدند.
در پاگرد ورودی خانه جسد سوخته زن میانسالی مشاهده شد که بر اثر جسم نوک تیز به قتل رسیده بود و بررسیهای اولیه نیز نشان میداد که قاتل پسر مقتوله بوده و پس از ارتکاب جنایت خودش را در یکی از اتاقهای خانه حبس کرده است.
به این ترتیب ماموران کلانتری وارد اتاق شدند و متهم پرخاشگر که قصد داشت تا با یک محلول شبهاسید به پلیس حمله کند را در یک عملیات غافلگیرانه بازداشت کردند.
طبق تحقیقات انجام شده، پسر جوان ابتدا مادرش را با ضربات متعدد به قتل رسانده و پس از ارتکاب جنایت با مواد اشتعالزا جسد را در پاگرد ورودی خانه به آتش کشیده و سپس داخل خانه رفته و چند کتاب را نیز آتشزده است؛ از سوی دیگر نیز مشخص شد قاتل احتمالاً دچار مشکلات روحی و روانی است.
با دستور قاضی براعه، جسد مقتوله برای معاینات دقیقتر به پزشکی قانونی منتقل شد و متهم جهت روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
منبع: خبرگزاری ایسنا